گاه نوشته‌های من

وب نوشت‌ها، تصاویـر و... بهزاد ناقل

گاه نوشته‌های من

وب نوشت‌ها، تصاویـر و... بهزاد ناقل

آیدین و گل‌های لاله


آیدین در کنار گل‌های لاله خیابان تربیت تبریز

همخواب رقیبان

آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ

چون یوسف اندر آمد مصر و شکر به رقص آ

ای شاه عشق‌پرور مانند شیر مادر

ای شیرجوش دررو جان پدر به رقص آ

چوگان زلف دیدی چون گوی در رسیدی

از پا و سر بریدی بی‌پا و سر به رقص آ

تیغی به دست خونی آمد مرا که چونی

گفتم بیا که خیر است گفتا نه شر به رقص آ

از عشق تاجداران در چرخ او چو باران

آن جا قبا چه باشد ای خوش کمر به رقص آ

ای مست هست گشته بر تو فنا نبشته

رقعه فنا رسیده بهر سفر به رقص آ

در دست جام باده آمد بتم پیاده

گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ

پایان جنگ آمد آواز چنگ آمد

یوسف ز چاه آمد ای بی‌هنر به رقص آ

تا چند وعده باشد وین سر به سجده باشد

هجرم ببرده باشد دنگ و اثر به رقص آ

کی باشد آن زمانی گوید مرا فلانی

کای بی‌خبر فنا شو ای باخبر به رقص آ

طاووس ما درآید وان رنگ‌ها برآید

با مرغ جان سراید بی‌بال و پر به رقص آ

کور و کران عالم دید از مسیح مرهم

گفته مسیح مریم کای کور و کر به رقص آ

مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است

اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ

شعر: مولانا

همخواب رقیبان



همخواب رقیبانی و من تاب ندارم

بی‌تابم و از غصه‌ی این خواب ندارم

زین در نتوان رفت و در آن کو نتوان بود

درمانده‌ام و چاره‌ی این باب ندارم

آزرده ز بخت بد خویشم نه ز احباب

دارم گله از خویش و ز احباب ندارم

ساقی می صافی به حریفان دگر ده

من درد کشم ذوق می ناب ندارم

وحشی صفتم این‌همه اسباب الم هست

غیر از چه زند طعنه که اسباب ندارم

شاعر: وحشی بافقی

هفده سال گذشت

درود بر انسان‌های خوب آنان که در اندیشه‌ی دیگران تصویر زیبا می‌نگارند تا آنجا که یاد و خاطرش همواره در دل‌ها می‌ماند.

هفدهمین سالگرد غروب غم انگیز خورشید زندگی‌مان عموی گرامی جناب آقای احمد ناقل را با همه دلتنگی‌ها و حسرت‌ها گرامی می‌داریم.

سه سال گذشت


در بهشت جاوید، بر روی بال‌های فرشتگان آسوده بیارام!

چه ناباورانه سه سال از غروب غم‌انگیز دایی عزیزمان جناب آقای دکتر اکبر علیمحمدی گذشت. سخت‌ترین روزهای زندگیمان را تجربه کردیم و بر دل آتش گرفته‌مان اشک غم باریدیم.

عکس قدیمی میدان سرچشمه اردبیل

یک روز زمستانی  سال 1371 و میدان سرچشمه اردبیل!

عکسی قدیمی از میدان بعثت اردبیل


عکس قدیمی از میدان علی‌آباد(بعثت) اردبیل قبل از ساخت پل هوایی و البته ساخته شدن شهرک سبلان!

عکسی قدیمی از اردوی کانون

اردوی سردابه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اردبیل، فکر کنم تابستان سال 1362 باشه

عکس خودم در کلاس پنجم


تصویر پرسنلی! من در کلاس پنجم(دبستان اسدآبادی)

آیدین خان ناراحت


یادش به خیر بچگی آیدین کوچولو! تازه ناراحت هم شده!!!

نام این سرزمین...!

سلام خدا بر تو ای اعرابی، نام این سرزمین چیست؟

به اینجا غاضریه می‌گویند!

خواهر نفس راحتی می‌کشد...

ای مرد آیا نام دیگری هم دارد؟

آری به آن نینوا نیز می‌گویند!

خواهر نفس حبس شده در سینه را رها می‌کند...

خدا را شکر...

اما برادر دست بردار نیست...

آیا نام دیگری دارد؟

بلی، اینجا را کربلا نیز می‌نامند...

کربلا!؟ کرب و بلا!؟

نگاه خواهر به برادر خیره مانده و نفسش در گلو حبس، به یاد مادر افتاده، آن زمان که کفن‌ها را تقسیم می‌کرد...

برادر به کاروان نگاهی می‌کند، عباس را می‌بیند در کنار کودکان، اکبر را می‌بیند در کنار کجاوه‌ها، و اصغر را می‌بیند در آغوش دختر سه ساله‌اش، نگاهش با نگاه ملتمسانه‌ی خواهر گره می‌خورد...

نگاه خواهر؛ برادر را می‌سراید:

دل من غرق تمناست بیا برگردیم

عاشقی با تو چه زیباست بیا بر گردیم

سرزمینی که تو را عاقبت از من گیرد

آری ای یار همین جاست بیا برگردیم

...برادر نگاهی به آسمان می‌اندازد و زبان گشوده و می‌گوید: اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء

چهل منزل حسینی 1: معرفت، عبادت و امامت


خَرَجَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ عَزّوجَلَّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ، مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَته.(علل الشرایع، ص 9)

حضرت امام حسین علیه السّلام در میان اصحاب خود فرمود: اصحاب من! خداوند مردم را آفرید تا او را بشناسند وقتى شناختند او را مى‏پرستند وقتى او را پرستیدند از پرستش دیگران دست می‌کشند.

مردى عرض کرد یا ابن رسول اللَّه پدر و مادرم فدایت معنى معرفت خدا چیست؟ فرمود: همان معرفت و شناخت اهل هر زمانى است، امام زمان خود را.

آفرینش انسان‌ها بر اساس فطرت توحیدی و با رهنمودهای وحی و انبیا و در سایه‌ی ادراک‌های عقلی، انسان را به شناخت پروردگار رهنمون می‌شود. اگر بشر ندای فطرت را بشنود و دعوت انبیا را گوش کند و بپذیرد و در زندگی عقل را راهنمای خویش قرار دهد، هم از «معرفت» برخوردار می‌شود، هم از «محبت خدا» و هم از «عبادت پروردگار». هر کس خداوند را بیشتر بشناسد، او را بیشتر می‌پرستد. این شناخت باید به مرحله قلبی و ایمانی برسد.

آن کس که ترا شناخت جان را چه کند؟

فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه‌ی تو هر دو جهان را چه کند؟         مولانا

باید طعم شیرین محبت و معرفت خدا را چشید، تا بتوان عارفانه و عاشقانه او را عبادت کرد.

مرحوم شیخ صدوق رحمت الله علیه بعد از نقل این روایت می‌گوید: اهل هر زمان باید بشناسند و بدانند که خدا ایشان را وانگذاشته و زمین را خالى از امام معصوم ننموده است، کسى که بپرستد خدائى را که حجت براى مردم قرار نداده او خداى واقعى را نپرستیده دیگرى را پرستش نموده است.

گیاهان آپارتمانی چگونه باعث مسمومیت کودکان می‌شوند؟

کودکان خردسال طبیعتی کنجکاو داشته و معمولاً هر چیزی را به دهان می‌برند و بنا به گفته کارشناسان این عمل بخشی از آموزش و درک این گروه سنی از محیط اطرافشان است. متاسفانه این واکنش طبیعی می‌تواند در عین حال زمینه‌ساز بروز برخی مسمومیت در آنها شود که لزوم توجه جدی والدین را طلب می‌کند.

۴ آبان به عنوان روز پیشگیری از مسمومیت در کودکان نامگذاری شده به همین بهانه گفت و گویی داشتیم با دکتر طلعت قانع دبیر ستاد مرکزی اطلاع‌رسانی داروها و سموم وزارت بهداشت در مورد بروز مسمومیت‌ها در کودکان و علائم آنها.

گیاهان آپارتمانی عامل مهم مسمومیت‌ها در کودکان:

دکتر قانع در گفت و گو با خبرنگار عصر ایران یکی از موارد بروز مسمومیت‌ها در کودکان را وجود گیاهان آپارتمانی ذکر کرده و با تاکید بر ضرورت هوشیاری خانواده‌ها در استفاده از این گیاهان گفت: تمام گیاهان آپارتمانی برای کودکان خطرناک هستند و باید دور از دسترس آن‌ها قرارگیرند.  ادامه مطلب ...

عاشورا گونی

کربلایه گلدی چون پیغمبر عاشورا گونی

گوردی برپادور او چولده محشر عاشورا گونی

گوردی بیر یاندان گلور هل ناصر و ینصر سسی

عرشه چخمش بیر طرف هل من مبارز نعره‌سی

بیرطر‌فده ئولدورللر بیر غریب و بی‌کسی

جمع اولوب یوزمیند‌ن آرتوق لشگر عاشورا گونی

نیزیه تکیه قیلوب بیر شاه بوینوندا کفن

یوز دوتوب درگاه حقّه کای خدای ذولمنن

بو حسین بو کربلا بو شمر بو نازک بد‌ن

بو خد‌نگ و نیزه و بو خنجر عاشورا گونی

اول بدن کی بسلمیش‌دی جان ایچینده مصطفی

گوردی دوشموش پاره پاره قان ایچینده مصطفی

آشدی باشین آغلادی میدان ایچینده مصطفی

نالیه گلدی تماماً گویلر عاشورا گونی

کاش کی ویران اولیدی بو سپهر بد ثبات

آغلیاندا نعش دورینده سوسوزلیق‌دان بنات

آخدی اشگ دیده‌ی زینب کیمی آب فرات

لبلرین اَمدی عطشد‌ن اصغر عاشورا گونی

مست ائدوب پیر مغان یتمیش ایکی مستانه‌نی

مجلس ذرّاتیده نوش ائتدیلر پیمانه‌نی

کربلاده گوردیلر چون طلعت جانانه‌نی

دوشدیلر مدهوش و بی‌خود یک‌سر عاشورا گونی

شاد ابوسفیان اولوب قالدی پیمبر رنجیده

اوینادی بخت یزید بی‌حیا شش پنجیده

ماته دوشدی شه پیاده عرصه‌ی شطر‌نجیده

فیلیدن سالدی وزیری اشقر عاشورا گونی

قیلدی جلوه لمعه‌ی نور خدا مشکاتیده

اوینادی رندان کهنه تخته‌ی ذرّاتیده

طاس زرّین ولایت قالدی چرخ ماتیده

پنج و شش‌د‌ن خالی اولدی ششد‌ر عاشورا گونی

فارغ اولدی شمر لامذهب چو کار شاهید‌ن

الده خنجر خیمه‌گاهه گلدی قتلگاهید‌ن

نه پیمبرد‌ن حیا ائدی نه خوف اللهیدن

هر نه بیلدی ایلدی اول کافر عاشورا گونی

وئردی فرمان ابن سعد بی‌مروت لشگره

وردیلار اوت خیمه‌گاه عترت پیغمبره

جمع اولوب یک‌سر زنان کوفه زیب و زیو‌ره

قالدی زهرا قزلاری بی‌معجر عاشورا گونی

یا علی قالدی حسین تک نینوایه گلمدون

چون چاغیردی گل بابا ئولدوم هرایه گلمدون

خیبره گئتدون ند‌ن بس کربلایه گلمدون

یا علی صوتیله دولدی چوللر عاشورا گونی

ای خلیله آتش نمرودی گلزار ائیلین

وادی ایمنده موسائیله گفتار ائیلین

یوسفی سلطان مصر و «شمسی» عطّار ائیلین

گلمدون قالدی حسین بی‌یاو‌ر عاشورا گونی

شعر: مولانا شمس عطار اردبیلی

دو قدم مانده به پاییز!

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد

دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟

گله‌ها را بگذار... ناله‌ها را بس کن...

روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی...

زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را...

فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!

تا بجنبیم تمام است! تمام!!

مهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت...

یا همین سال جدید! باز کم مانده به عید!

این شتاب عمر است...

من و تو باورمان نیست که نیست!

زندگی گاه به کام است و بس است؛

زندگی گاه به نام است و کم است؛

زندگی گاه به دام است و غم است؛

چه به کام و چه به نام و چه به دام...

زندگی معرکه‌ی همت ماست... زندگی می‌گذرد...

زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛

زندگى گاه به جان است و جفایت بکند؛

زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛

چه به نان و چه به جان و چه به آن...

زندگی صحنه‌ی بی‌تابی ماست... زندگی می‌گذرد...

زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد...

زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد...

زندگى گاه به ناز است و جهانت بدهد...

چه به راز و چه به ساز و چه به ناز...

زندگى لحظه بیداری ماست... زندگی می‌گذرد...

زندگی فرصت نیست، تجربه است؛

تا بدانیم حقیقت، نیستیم! «خاطره‌ایم»

شاعر: فرامز عرب عامری

جملات کوتاه اما مفید


Bill Gates: If you born poor, it's not your mistake. But if you die poor it's your mistake.

بیل گیتس: اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید، این اشتباه شما است.

Swami Vivekananda: In a day, when you don't come across any problems, you can be sure that you are traveling in a wrong path.

سوآمی ویوکاناندن: در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید، می‌توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید.

William Shakespeare: Three sentences for getting SUCCESS:

a) Know more than other.

b) Work more than other.

c) Expect less than other

ویلیام شکسپیر: سه جمله برای کسب موفقیت:

الف) بیشتر از دیگران بدانید.

ب) بیشتر از دیگران کار کنید.

ج) کمتر انتظار داشته باشید.

Adolph Hitler: If you win you need not explain, But if you lose you should not be there to explain.

آدولف هیتلر: اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به کسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی، نیازی نیست آنجا باشی تا به کسی توضیحی دهی.

Alien Strike: Don't compare yourself with anyone in this world. If you do so, you are insulting yourself.

آلن استرایک: در این دنیا، خود را با کسی مقایسه نکنید، در این صورت به خودتان توهین کرده‌اید.

Bonnie Blair: Winning doesn't always mean being first, winning means you're doing better than you've done before.

بونی بلر: برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام کار، بهتر از دفعات قبل است.

Thomas Edison: I will not say I failed 1000 times, I will say that I discovered there are 1000 ways that can cause failure.

توماس ادیسون: من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام، من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود.

Leo Tolstoy: Everyone thinks of changing the world, but no one thinks of changing himself.

لئو تولستوی: هر کس به فکر تغییر جهان است. اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست.

Abraham Lincoln: Believing everybody is dangerous; believing nobody is very dangerous.

آبراهام لینکلن: همه را باور کردن، خطرناک است. اما هیچکس را باور نکردن، خیلی خطرناک است.

Einstein: If someone feels that they had never made a mistake in their life, then it means they had never tried a new thing in their life.

انیشتین: اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکرده است، به این معنی است که هیچ تلاشی در زندگی خود نکرده است.

Charles: Never break four things in your life: Trust, Promise, Relation & Heart. Because when they break they don't make noise but pains a lot.

چارلز: در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید: اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندارد ولی دردناک است.

Mother Teresa: If you start judging people you will be having no time to love them.

مادر ترزا: اگر شروع به قضاوت مردم کنید، وقتی برای دوست داشتن آنها نخواهید داشت.

میمون و گردو

بومیان آفریقا روی تنه‌ی درخت حفره‌هایی ایجاد می‌کنند و در این حفره‌ها گردو می‌گذارند. میمون‌ها به هوای خوردن گردو، دست را داخل این حفره‌ها می‌کنند و وقتی گردو را در مشت می‌گیرند دیگر نمی‌توانند دست خود را بیرون بیاورند.

میمون همچنان جیغ می‌زند و بالا و پایین می‌پرد، اما به فکرش نمی‌رسد که برای رهایی دستش را باز کند و از دام آزاد شود و نهایتاً شکار شکارچیان می‌شود!

ما هم در زندگی این گونه هستیم! افکار غلط و آرزوهای دست نیافتنی ما، گردوهای ما هستند. اگر آنها را رها کنیم آزاد می‌شویم...

طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ!

طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ...!

ﯾﮑﯽ، ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ‌ﭘﻮﺷﻪ...!

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ نمی‌کنه...!

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ...!

یکی دیگه به خودش نمی‌رسه...!

ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ...!

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ، عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ نمی‌گیره...!

یکی محبت نمی‌کنه...!

یکی دیگه محبت نمی‌پذیره...!

و...

اینگونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩم‌ها در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ می‌شوند...!

پائولو کوئیلو