گاه نوشته‌های من

وب نوشت‌ها، تصاویـر و... بهزاد ناقل

گاه نوشته‌های من

وب نوشت‌ها، تصاویـر و... بهزاد ناقل

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من

ما خراب غم و خم‌خانه ز می آباد است

ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است

خیز و از شعله می آتش نمرود افروز

خاصه اکنون که گلستان ارم شداد است

سیل کُهسار خم از میکده در شهر افتاد

وای بر خانه پرهیز که بی بنیاد است

بجز از تاک که شد محترم از حرمت می

زادگان را همه فخر از شرف اجداد است

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من

آنچه البته به جائی نرسد فریاد است

گفته‌ای نیست گرفتار مرا آزادی

نه که هر کس که گرفتار تو شد آزاد است

چشم زاهد بشناسائی سِرّ رخ و زلف

دیدن روز و شب و اعمی مادر زاد است

گفتمش خسرو شیرین که ای دل بنمود

کانکه در عهد من این کوه کَنَد فرهاد است

هر که یغما شنود ناله‌ی گرمم گوید

آهن سرد چه کوبی دلش از فولاد است

شاعر: یغمای جندقی

نظرات 4 + ارسال نظر
فرشاد سه‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1399 ساعت 19:31

مولانا

سید تقی جمعه 11 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 21:07

سلام واسه همین بند گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله توست
البته ان چه که به جایی نرسد فریاد است و دوم هم شعرش از کیه
ممنون

محسن جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1396 ساعت 22:40

الله اکبر
ششم حال اومد

Soheil شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 22:26 http://my ghazal.blogfa.com

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ما
لاجرم آنچه به جایی نرسد فریاد است
دوست عزیز شعر رو یکبار بخوانید میفهمید که وزن این بیت مشکل دارد.لطفا اصلاح کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد